از سوي ديگر، شناخت و بهكارگيري متنهاي ديني و آييني در ادبيات هر ملتي كه ريشه در درون آدمها دارد، در همه زمانها و مكانها از طرف نويسندگان و هنرمندان مَدّ نظر بوده كه به عبارتي، سكويي براي پروازهاي ذهني و بازتاب آن در متنها و هنرها محسوب ميشود.
بنابراين، نگرش آييني و توجه آدمي به رازها و پيامهاي آسماني كه اغلب در قالب متنهاي مقدس و آسماني به انسانها ميرسيد، سرانجام در چشمانداز نوعي از ادبيات و در ژانرهاي گوناگون، راه خود را به سوي باورهاي ذهني روزبهروز هموارتر كرد؛ به طوري كه بخشي از ادبيات معاصر، ريشه در همان كهن الگوهايي دارد كه خاستگاه آن در اديان و پيامهاي آييني بود.
از همان روزگاران نخستين، انسانها در نشان دادن قداست و يگانگي پيامبران به كمك رنگها، نقشها و خطوط، به بازنمايي و بازگويي و چه بسا رابطه خود با آسمان به سمت قالبهاي ادبي و هنري روي آوردند و از متنهاي مقدس به سود يافتهها و گفتههاي خود سود بردند.
پس سابقه و تاثير تاريخي متنهاي مقدس برميگردد به وسعت دانش و خردورزي انسان در فضاهاي تاريخي و باستاني و اين همه، خود همانا فرصتي براي يكي شدن فضاهاي مشترك انسان و آسمان كه واسطه فرهنگي آن اديان و متنهاي آييني بودهاند. در فضاي چنين رويكردي، در ايران نيز بهرهگيري از فضاهاي آييني و متنهاي مقدس از روزگار زرتشت تا ظهور اسلام، به طور گستردهاي در آثار فرهنگي و ادبي ديده ميشود.
بويژه در قرون اوليه اسلام، نويسندگان و تاريخنگاران و شاعران هركدام با توجه به شرايط زمانه به بازانديشي و بازنويسي افسانهها و قصهها و همچنين واقعيتهاي تاريخي روزگار خود ميپرداختند كه هركدام از آنها با رنگ و بوي نگرشهاي مذهبي و آييني همراه شد و در اين ميان، سهم شعر و شاعران بيش از همه اهالي قلم بوده است.
از روزگار فردوسي تا امروز، شاعران، جهان پيرامون خود را در پيوند با نگرشي هستيشناسانه رقم زده و با زبان و نگاهي آييني، وقايع، شخصيتها، جنگها و حضور نحلههاي فكري، بخصوص بازتاب مقوله عرفان را به زيباترين شكل و زبان به نمايش گذاشتهاند. اين همه خود تاثير پذيري و بازتاب نگرشهاي آييني و بهرهگيري از قصهها و داستانهايي بود كه در قالب پيامها و نگاههاي آسماني انسان به طبيعت و تاريخ بوده و هست.
نمونههاي درخشان از اين دريافتهاي آييني بويژه به جهان اسلام در فضاهاي شاعرانِگي شعر شاعراني همچون مولوي، حافظ، سنايي، عطار، جامي و... ديده ميشود كه هركدام در اشاعه شعر عرفاني و به مدد و نگاههاي ديني و آييني توانستهاند از چشمانداز آثار و اقوال مقدس، آثار ادبي درخشاني را به روزگاران پس از خود عرضه كنند.
گفتني است امروز هم در فضاهاي فرهنگي و ادبي بخصوص در شعر نيز ميتوان قصهها و خطابههاي آييني فراواني در قالب غزل و قصيده و حتي شعر نو خواند و شنيد كه با باورهاي آسماني مردم اين زمانه همراه است.
به گمان من، كتابهاي مقدس همچون قرآن، تورات، انجيل و زبور كه با نوعي از ادبيات روشمند همراهند و اغلب از ايجاز و زبان پالودهاي نيز برخوردارند، هريك ميتواند دستمايه مضاميني باشند براي بازانديشي و بازنويسي شاعران و متفكران اين روزگار. بيشك ادبيات آييني در بهرهگيري از قالبهايي از اين دست ميتواند دانش و نگاه بشري را در پيوند با بسياري از نحلههاي آييني در همه زمانها و مكانها به ارمغان آورد.
محمود معتقدي
منبع:ايكنا